خورشید درخشان

ابعاد علمی و سیاسی مقام معظم رھبری

خورشید درخشان

ابعاد علمی و سیاسی مقام معظم رھبری

خورشید درخشان

خامنہ ای خمینی دیگر است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

ابعاد شخصیتی، علمی و مدیریتی حضرت آیت الله خامنه ای

الف) زندگی نامه
رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. زندگى پدر ایشان همانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندان ایشان نیز قناعت و ساده زیستى را به معناى عمیق از پدر یاد گرفته و با آن خو کرده بودند.
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز و پس از آن وارد حوزه علمیه شده و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات و دروس سطح فقه و اصول و منطق و فلسفه را خواندند.


از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کردند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه را پسندیده و پدررا از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.


آیت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول و از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى و علامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343 متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده و برای مواظبت از پدر به مشهد هجرت کردند. ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.

ب) ابعاد شخصیتی(اخلاقی)
مقام معظم رهبری، به تأیید و شهادتِ بسیاری از بزرگان، از پیشروترین افراد در عرصه اخلاق بوده و از شخصیت مستحکمی برخوردار هستند. برخی از مواردی که می تواند در شناخت برخی از فضائل و ابعاد اخلاقی، شخصیتی ایشان مفید باشد، امور ذیل است:
1ـ ساده زیستی
بسیاری از رهبران کشورها، برخورداری از تشریفات و زندگی مرفّه را از لوازم رهبری و قدرت خود می دانند امّا این قضیه در خصوص رهبران الهی، رنگی نداشته و با الگو گیری از شخصیت های دینی مانند حضرت علی (ع)، قدرت و اقتدار خویش را در همراهی و همرنگی با مردم دانسته و سعی بر آن دارند که به مانند توده مردم زندگی نمایند. این قضیه در زندگی مقام معظّم رهبری نیز بسیار خودنمایی می کند و بسیاری از افراد مرتبط با ایشان، بر این مدّعا، مُهر تأیید می زنند. بی آلایشی و سادگی از افتخارات زندگی ایشان بوده است و آراستگی به زیور قناعت و سادگی و پیراسته بودن از رذایل طمع و حرص و تکبر، از بارزترین حالات روحی و رفتاری اوست. خاطرات بسیاری در این خصوص، از زندگی شخصی ایشان، نقل شده که همگی از عظمت روح و پیراستگی شخصیت والای ایشان حکایت دارد.
2ـ حسن سلوک
حسن برخورد با دیگران فضیلتی است زیبنده همگان، امّا وقتی جلوه ای زیبا تر به خود می گیرد که از سوی حاکمان، مورد عنایت قرار گرفته و قدرت و حاکمیت، حجابی برای برخورد دوستانه با اطرافیان نگردد. از نحوه برخوردهای مقام معظّم رهبری در موارد مختلف، این گونه گزارش شده است که هرگز از حسنِ سلوک و معاشرت با نزدیکان و دوستان روی بر نمی تابد و نسبت به زیردستان تکبر و در برابر زورمندان تواضع نشان نمی دهد. حجه الاسلام و المسلمین واعظ زاده خراسانی می گوید:
ایشان در میان فامیل و دوستان و آشنایان و همدرسانشان به اخلاق نیکو، حسن سلوک و معاشرت خوب و برخورد ملایم، شهرت داشته و دارند تا این حد که تقریبا بی نظیر است.
3ـ تعبد و تقوا
تأدب به آداب شرع و تقید به موازین تقوا و پرهیزگاری، عمل به وظایف الهی و شوق به نوافل و مستحبات و پرهیز از محرمات و رذایل اخلاقی، را نیز می توان برترین صفات و حالات روحی و رفتاری ایشان برشمرد. و این قضیه موجب شده که ایشان به عنوان انسانی جذاب و با فضیلت که روحی عارفانه و مسلکی عابدانه دارد و گفتار و کردارش، مردمان را به خیر و صلاح رهنمون می سازد، شناخته شود. حضرت امام خمینی (ره) در پیام انتصاب ایشان به امامت جمعه تهران فرمودند:
جناب عالی (آیه الله خامنه ای) که به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب می باشید. و
4ـ شیفتگی نسبت به قرآن
آیه الله خامنه ای، پرورش یافته مکتب قرآن و آشنای دیرین آن است، در روزگار خفقان و سیاه رژیم طاغوت، که قرآن به مساجد و مجالس عزا محدود می شد و قاریانی جز کهنسالان نداشت، درس تفسیرش دلهای غبارگرفته را صفا می داد و اذهان تشنه شیفتگان را از شهد شیرین معارف قرآنی، سیراب می کرد و مأمنی برای جوانان مسلمان و انقلابی بود. زمانی که روشنفکر نمایان سرخورده، دریچه جان و خرد خویش را بر افقهای «شرق و غرب» گشوده و حیات خویش را در آن جستجو می کردند و «منورالفکرها» تلاوت قرآن را کهنه پرستی می انگاشتند، او به قرآن دل داده و نظر می دوخت و از گرمای این خورشید پر فروغ آرامش می گرفت. در سال های پس از رهبری که انبوه مسائل و مشکلات فراغ بال را از ایشان می گیرد، اهتمام به امر قرآن و بسط تعلیم آن را سرلوحه کار خود قرار داده، تا آنجا که شخصا در محفل قاریان نشسته و دل سپاری به نوای وحی و ترنم ملکوتی قرآن رابه همگان می¬آموزد.
5ـ عشق به اهل بیت (ع)
مقام معظّم رهبری پرورش یافته مکتب اهل بیت(ع) و از دلباختگان خاندان پاک پیامبر(ص) است که ضمن الگو گیری و رهپویی راه آنان، برپایی مراسم و حضور مستمرش در مراسم جشن و سوگواری اهل بیت(ع)، نشان از شدّت علاقه ایشان و اهتمام به احیای معارف آن ذوات مقدّسه دارد. در همین راستا ایشان که در کنار «مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیه»، «مجمع جهانی اهل بیت» علیهم السلام را تأسیس نمودند.

6ـ اهتمام به نماز
روزگاری که ابرهای تیره ستم بر حقایق و معارف دین سایه افکنده بود، امواج خروشان ظلم و بی دینی جوانان را در کام سیاه خود فرو می برد و نماز نیز در نظر ظاهر بی رونق گشته و محراب مساجد خلوت شده بود؛ نماز جماعتش محفل عاشقان و جوانان تشنه دین گردید و سخنان گهربارش آبشاری از معارف وحی را بر سینه تشنگان وادی حق جاری ساخت.
اکنون نیز که هدایت و رهبری مسلمانان را بر عهده دارند، برای گسترش فرهنگ نماز و شکوفا ساختن این فریضه الهی از هیچ کوششی دریغ نورزیده و پرچمدار این حرکت می باشند، از برگزاری مجالس و سمینارهای نماز حمایت و با ارائه رهنمودهای حکیمانه و عارفانه، بر اهمیت والای آن تأکید می ورزند.
7ـ علاقه، باور و اعتماد به مردم
آن چه انقلاب اسلامی را از سایر انقلاب ها متمایز می کند، اعتقاد و اعتماد بی نظیر نسبت به مردم، به عنوان صاحبان این انقلاب است. مقام معظّم رهبری به مانند امام خمینی، جدا از مسأله رهبری، رابطه بسیار خوب و زیبایی با مردم دارند، به گونه ای که می توان زندگی ایشان (حتّی در بعد شخصی) را آمیخته از عشق به مردم مستضعف و متعهد دانست. این شیفتگی و علاقه نه از سرِ استفاده ابزاری جهت پیشبرد اهداف سیاسی، بلکه مطابق آموزه های دین اسلام، از روی اعتقاد به وظیفه خدمت به آنان صورت می پذیرد.
اهتمام به توده مردم و به خصوص مردم مستضعف و کوخ نشین در دورترین نقاط کشور و هم نشینی در فضای بی آلایش و آکنده از محبت و صمیمیتِ آنان، سرزدن بی مقدّمه و تشریفات به خانواده های شهدا نیز از برنامه های همیشگی ایشان است.
8ـ شجاعت
یکی از اوصاف بارز ایشان شجاعت است. در دوران مبارزه با نظام طاغوتی، به هیچ وجه از زندان، شکنجه، تهدید و تبعید نترسیده و همواره در پیشانی صفِ مبارزه قرار داشت. پس از انقلاب نیز در جنگ تحمیلی در خطّ مقدّم نبرد، حضور فعال و مداوم داشته و در مبارزه با توطئه های سازمان منافقین، بنی صدر، پا پس نکشیده و به مانند امام خمینی، همواره در صفِ مبارزه با آمریکا قرار داشته است.
ایشان در برابر توطئه ها، با اتّکا به شجاعت و اعتماد به نفس و اعتقاد به امدادهای الهی و نیروهای مردمی، نه تنها توطئه هایی مانند 18 تیر و حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری را پشت سر گذاشت، و اهداف عالی نظام جمهوری اسلامی را به پیش برد و در عرصه انرژی هسته ای، کشور را به سوی پیشرفت سوق داده است. شجاعت و مردانگی، مبارزات پیگیر و دلیرانه، منطق نیرومند و استوار، صراحت لهجه و جسارت در خور تحسین در مقابل دشمنان، همچون سخنرانی بی نظیر در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نهراسیدن از ظالمان و ستمکاران، در عین خضوع و خشوع به بندگان صالح و خاصه مردم ایران، همه و همه را می توان از خصایص وجودی ایشان برشمرد.
9ـ قانون مداری
ایشان، همواره دیگران را به مراعات قانون دعوت کرده و خود را نیز تابع قانون دانسته و اقدام بر علیه قانون شکنان در هر رتبه ای باشند را خواستار شده است. حجت الاسلام نیازی درباره تاکید رهبری بر مراعات بدوت تبعیض قانون این گونه نقل کرده اند:
یکی از مسئولان نظامی دستور تصرف مکانی را صادر کرده بود. گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال کرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: «با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد».

10. انتقاد پذیری
دختر 17 ساله‏ای از تهران، به نام زینب ـ ن، نامه‏ای به مقام معظم رهبری می‏نویسد و در آن می‏آورد: «روز قدس، مردی ـ در میان خطبه‏های شما ـ بلند شد، مثل اینکه نامه‏ای داشت، ولی شما چقدر تلخ او را در انظار هزاران نفر شکستید. مقام معظم رهبری برای روشن شدن ذهن آن نوجوان، چنین می‏نویسد: «دختر عزیزم! از تذکّر شما خرسند و متشکرم و امیدوارم خداوند همه ما را ببخشد و از خطاهای کوچک و بزرگ ما ـ که کم هم نیستند ـ در گذرد. من در باب آنچه شما یادآوری کرده‏اید، هیچ دفاعی نمی‏کنم. گاهی گوینده از تلخی لحن خود به قدر شنونده آگاه نمی‏شود، در این موارد همه باید از خداوند متعال بخواهند که گوینده را متوجه و اصلاح کند و اگر ممکن شود به او تذکر دهند. توفیق شما را از خداوند متعال مسئلت می‏نمایم».
مهندس مقدم (از اعضای بیت ـ تهران)

ج) ابعاد علمی
با عنایت به این که مطابق اصل 109 قانون اساسی جمهوری اسلامی، رهبری انقلاب می بایست، دارای شرایط و ویژگی هایی از جمله فقاهت و توانایی اجتهاد باشد، و مقام معظّم رهبری، از پیروزی انقلاب اسلامی تا به دست گیری رهبری، به کار اجرایی مشغول بوده اند، از این روی، انتخاب ایشان از سوی خبرگان به رهبری، با شبهات و شائبه هایی از سوی برخی از افراد جامعه، مواجه شد. این شائبه¬ها، با هویدا شدن جایگاه علمی ـ فقاهتی ایشان، امروزه دیگر جایگاهی ندارد.
گواهی اعضای جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم که از مجتهدان و نام آوران عرصه فقه و اجتهاد محسوب می شوند نیز، نه بر فقاهت و اجتهاد ایشان، بلکه بر اعلمیت و مرجعیت ایشان، بر این معنا حکایت می کند؛ در حالی که مطابق آموزه های شریعت، شهادت دو نفر خبره عادل، نسبت به اجتهاد یک فرد کافی است.
افزون بر آن، ایشان سالهاست که به تدریس دروس خارج فقه که نمایانگر فقاهت مطلق ایشان است، مشغول بوده و شاگردان بسیاری نیز در این دروس شرکت کرده و بر احاطه ایشان بر مباحث فقهی، شهادت می دهند.
افزون بر فقاهت و اجتهاد، ایشان در ترجمه، تحقیق و نویسندگى سابقه درخشانى دارند. تعدادى از آثار ارزشمند ایشان چاپ شده و در دسترس عموم قرار دارد، ازجمله: صلح امام حسن(ع)، نقش مسلمانان در نهضت آزادى هندوستان، گفتارى در باب صبر، آینده در قلمرو اسلام، ادعانامه اى علیه تمدن غرب، از ژرفاى نماز، طرح کلى اندیشه اسلامى در قرآن، زندگى سیاسى امام صادق(ع)، درست فهمیدن اسلام، بازگشت به نهج البلاغه، پژوهشى در زندگى امام سجاد(ع)، پیام به کنگره جهانى امام رضا(ع)، پیام به کنگره هزاره شیخ مفید(ره)، پیشواى صادق(ع)، ترجمه تفسیر فى ظلال القرآن، چهار کتاب اصلى علم رجال، اجوبه الاستفتائات ، درست فهمیدن اسلام، رسالت انقلابى نسل جوان، روح توحید درنفى عبودیت غیرخدا، سیرى در زندگى امام صادق(ع)، شهید آغازگر، صلح امام حسن(ع)، عنصر مبارزه در زندگى ائمه، کتاب الجهاد (درس خارج).
عرصه دیگری که می تواند نمایانگر گوشه ای از ابعاد علمی ایشان باشد، مجموعه سخنرانی ها و خطابه¬های ایشان (در زمان قبل از پیروزی انقلاب، دوران ریاست جمهوری و امامت جمعه و زمان رهبری) است که همواره با محتوای علمی همراه بوده بلکه در بسیاری از موارد، به جهت¬دهی های علمی و عملی در جامعه انجامیده است.

د) ابعاد فرهنگی
مقام معظّم رهبری در زمره معدود افرادی به شمار می¬آید که در عرصه فرهنگ، پیشتاز بوده و علاوه بر این که خود، دستی از نزدیک در عرصه فرهنگ و هنر دارند، بر حوزه شعر قدیم و جدید فارسی و عربی، احاطه داشته و خود در زمره شاعران چیره دست به شمار می روند.
احاطه فرهنگی ـ هنری ایشان به شعر محدود نشده بلکه حوزه رمان و داستان را هم در بر می گیرد. گستره فعالیت و احاطه ایشان در عرصه فرهنگ، هنر، شعر و کتاب، ادبیات جهان، جریان های فکری- فرهنگی، روشنفکری، تاریخ معاصر و... را می توان از نوع کتاب خانه شخصی ، نگاشته¬ها و سخنان ایشان مورد ارزیابی قرار داد.
هـ ) ابعاد سیاسی
فعالیت هایی که از سوی مقام معظّم رهبری در حوزه سیاست صورت پذیرفته است را می توان از مهم ترین ابعاد وجودی شخصیت ایشان برشمرد. با توجّه به این که گونه فعالیت ایشان در عرصه سیاسی، به شرایط جامعه بستگی دارد؛ از این روی، با تقسیم فعالیت ایشان در سه زمانه خاص(قبل از انقلاب، پس از انقلاب و پیش از رهبری و زمان رهبری)، می توان به درکی بهتر از ابعاد سیاسی ایشان نایل آمد.
1ـ پیش از انقلاب
آیت الله خامنه‌ای از سنین نوجوانی، با مقوله های سیاسی کاملاً آشنا بود. نخستین جرقه هاى سیاسى و مبارزاتى را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است. هنگامی که نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه‌ای آن روز از طلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى¬گویند: همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». از این روی، آغاز سوابق کار مبارزاتی ایشان به آن دوران، یعنی به سالهای 33 و 34 به بعد برمی گردد.
از سال 1337و با گذشت چند سال از شهادت نواب صفوی و حضور آیت الله خامنه اى در قم و همزمان با حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، دور دیگری از فعالیت سیاسی ایشان آغاز شد، ایشان در همان سال ها از سوى امام خمینى، مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. در نهایت در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن روز به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.
در مدت شش سالی(1337 تا 1343) که در قم اقامت داشتند، علاوه بر اشتغال به تحصیل در حوزه، به مسایل سیاسی روز توجه داشته و در حرکتی که حضرت امام خمینی قدس سره، علیه رژیم استبدادی و وابسته پهلوی شروع کردند، حضور جدی داشتند.
ایشان در مجموع، شش بار توسّط ساواک دستگیر شد که ششمین دستگیری ایشان را می توان سخت ترینِ آن نامید. فعالیت ایشان در بین سالهاى 1350ـ1353 در قالب درسهاى تفسیر و ایدئولوژى، در سه مسجد «کرامت»، «امام حسن(ع)» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل می‌شد و هزاران نفر ازمردم مشتاق به ویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت، موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنه‌ای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این زندان که تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان ادامه داشت، در شرایطی سخت و در سلولى با سخت ترین شرایط ادامه یافت. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است».
محدودیت های رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، بدانجا انجامید که ایشان مجدّداً دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید شدند. در اواسط سال 1357 اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، به آزادی ایشان انجامید.
درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى(قده) از پاریس به تهران، و از سوی ایشان «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه‌ای نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد.
2ـ پس از انقلاب
آیت الله خامنه ‏اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز هم چنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیک تر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى‏نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر مهم ترین آنها مى پردازیم:
ـ پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و افرادی چون: شهید بهشتى، شهید باهنر، اسفند1357؛
ـ معاونت وزارت دفاع، 1358؛
ـ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358؛
ـ امام جمعه تهران، 1358؛
ـ نماینده امام خمینی در شوراى عالى دفاع، 1359؛
ـ نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
در پیامد فعالیت های گسترده ایشان در راستای اهداف نظام انقلابی ایران، و در سال هایی که منافقین، فعالیت های خویش را به بُعد نظامی و ترور کشانده بودند، ایشان در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران، به وسیله انفجار بمبی دست ساز ترور شده و به خاطر جراحات بسیار، به افتخار جانبازی نایل شدند.
پس از آن که در پیامد فعالیت های منافقانه بنی صدر و اعلام سلب کفایت سیاسی وی از سوی مجلس و برکنار شدن وی از فرماندهی کلِّ قوا از سوی امام خمینی که به فرار وی از کشور انجامید، مقام معظم رهبری که تازه از بیمارستان مرخص شده بودند، ملت بزرگ ایران، نیز پس از تجربه تلخ ریاست جمهوری بنی صدر و هوشیاری¬ای که از این رهگذر و انفجار حزب جمهوری اسلامی و مقر ریاست جمهوری رجایی به دست آورده بود، و در سایه اعتماد فراگیر مردمی در تاریخ 13 مهرماه 1360، یکپارچه در رای گیری ریاست جمهوری شرکت نمودند و با رای قاطع، ایشان را با 01/95 درصد، (بالاترین نسبت را در تمامی انتخابات ریاست جمهوری تاکنون به خود اختصاص داده است) به ریاست جمهوری انتخاب کردند.
دوره اول ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، با جنگ و محاصره اقتصادی توام بود و یک کار سخت و طاقت فرسا را در بعد داخلی برای انتظام جمهوری اسلامی و هماهنگی نهادها و ارگانهای آن با مساله اصلی، یعنی جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقین و لیبرالها ایجاب می کرد و در بعد خارجی، معرفی انقلاب و مواضع نظام، بخصوص در زمینه جنگ تحمیلی و ضد استکباری و ضد صهیونیستی، و حمایت از مستضعفان و محرومان را طلب می کرد.آیت الله خامنه ای با مشکلات جسمی که داشتند، مجدانه در هر دو بعد، یک کار پیگیر، مستمر و دقیقی را شروع کردند و موفق به ارائه چهره ای با صلابت و پیروز، و مورد رضایت امام عزیز از نظام جمهوری اسلامی، شدند.
در مرداد ماه سال 64، در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز مقام معظم رهبری، بنا به توصیه دوستان و تکلیف حضرت امام(ره) نامزد انتخابات شده و با توجه به حجم بسیار پایین تبلیغات و اقتضای زمان که مردم نسبتا احساس ضرورت کمتری برای حضور در پای صندوقهای رای می کردند، با کسب 67/85 درصد آرای مردم مجدّداً به ریاست جمهوری ایران انتخاب شدند.
از فصلهای پرشور دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، عزیمت به نیویورک برای شرکت در چهل و دومین جلسه اجلاس عمومی آن سازمان ملل متحد در اواخر شهریور سال 66 است. ایشان با سخنرانی توفنده و مهم خود، مواضع جمهوری اسلامی را در برابر امریکا و دنیای استکباری، با قوی¬ترین بیان و استدلال برشمردند. مقایسه این بیانات با سخنرانیهای قبل و بعد رؤسای جمهوری اسلامی ایران، نشانه های بزرگی از عظمت روحی و توکل عظیم و تبعیت مثال زدنی ایشان از حضرت امام خمینی قدس سره را برای مشتاقان روشن می کند.
ایشان، بی توجه به خوشامد یا بدآمد دنیای استکباری و تبعات آن، ضمن طرح اندیشه الهی اسلام و ویژگی ها و رهآوردهای پربرکت اسلام، ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی و مواضع اصولی آن را مطرح کرده، سپس به مساله جنگ می پردازند و آن گاه فهرست بلندبالایی از دشمنیها و تجاوزات امریکا را عنوان می کنند. طبیعی است امریکا و صهیونیسم بیشترین ضربه را از این افشاگری جهانی و مستقیم خوردند و خروج نمایندگان آنان، خشم این رژیمها را بر ملا ساخت. مقام معظم رهبری در خاطرات خود، به انعکاس این نطق اشاره فرموده و یک نمونه از آن را بیان می فرمایند:
در یکی از مجامع بین المللی که نطق خیلی پرشوری در آن جا علیه تسلط قدرتها و نظام سلطه در دنیا ایراد کردم و امریکا و شوروی را در حضور بیش از صد هیات نمایندگی و رؤسای دولتها، به نام کوبیدم و محکوم کردم، بعد از آن نطق، عده ی زیادی آمدند، تحسین و تصدیق کردند و گفتند: «همین سخن شما درست است!» یکی از سران کشورها که یک جوان انقلابی بود (و البته بعد هم او را کشتند) نزد من آمد و گفت: همه¬ی حرفهای شما درست است، منتها من به شما بگویم که به خودتان نگاه نکنید که از امریکا نمی ترسید، همه¬ی اینهایی که در این جا نشسته اند، از امریکا می ترسند! بعد سرش را نزدیک من آورد و گفت: «من هم از امریکا می ترسم!».
3ـ انتصاب به رهبری
یکی از دغدغه های رهبران هر انقلابی، عصر پس از بنیانگذار آن است. دشمنان هر انقلاب برای نابودی آن، معمولاً دوران گذار از معمار اصلی انقلاب را نشانه می روند. رحلت امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در چهاردهم خرداد سال 68 در شرایطی بسیار حساس اتفاق افتاد. تحلیل دشمنان این بود که پایان عمر امام خمینی، پایان کار انقلاب اسلامی را نیز رقم خواهد زد. آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام خمینی اعلام کرد: « با رفتن ( امام ) خمینی، انقلاب اسلامی به پایان رسید. »
اما تدبیر دور اندیشانه امام خمینی ( ره ) برای احیای نظریه ولایت فقیه و تثبیت آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی، بر فرضیات دشمنان خط بطلان کشید. ساعاتی پس از رحلت امام خمینی، علی رغم فقدان جانسوز این رهبر فرزانه، مجلس خبرگان در حرکتی مدبرانه و به هنگام، آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر جدید جمهوری اسلامی معرفی کرد. حضور میلیونی مردم ایران در مراسم تشییع پیکر مطهر امام خمینی (ره) و حمایت بی دریغ آنها از انتخاب مقام معظم رهبری، با طرح شعارهایی مانند: « اطاعت از خامنه ای، اطاعت از امام است »، مهر تائیدی بر انتخاب بجا و شایسته مجلس خبرگان رهبری بود.
انتصاب و به دست گیری رهبری توسّط آیه الله خامنه ای در فرایندی صورت پذیرفت که به خوبی نمایانگر دور بودن ایشان از جاه طلبی و در عین حال، هدایت الهی در این خصوص است. ایشان در حالی که چند ماه مانده به پایان دوره دوم ریاست جمهوری، خود را آماده ترک این مسؤولیت و انجام کارهای فرهنگی می نمودند، با پیشنهادهای متفاوتی از سوی افراد مختلف مواجه می شدند که با مخالفت ایشان همراه بود. عباراتی که از سوی ایشان در آن فضا، ارائه شده بیانگرِ روحیه قدرت گریزی، همراه با مسئولیت مداری است.
این در حالی است که امام خمینی، در سال های گذشته، با روشن بینی الهی خود، اخلاص و توانایی حضرت آیت الله خامنه ای را در اندازه های رهبری ملت می دیدند و گاه به اشاره و گاه به تصریح این موضوع را مطرح فرموده و زمینه فعلیت یافتن رهبری ایشان را فراهم کردند. از سوی دیگر، خواست و اراده الهی بر آن قرار گرفت که رهبری انقلاب، به دست بهترین فرد ممکن قرار گرفته و در این راستا، انقلاب از خطرات و بحران ها رهایی یافته، به اهداف خود، نزدیک شده و به الگویی مناسب در جهان تبدیل شود.
4ـ دو دهه رهبری
رهبری آیت ا.. خامنه ای، در دو دهه گذشته نشان می دهد که ایشان با شناخت دقیق دشمنان و مواضع و تاکتیکهای آنها در سالهای پس از انقلاب، هوشیاری درمقابل جریانات داخلی وابسته به بیگانگان و نیز قدرتهای استکباری، آشنایی با مسائل داخلی و بین المللی در عینِ ارتباطی صمیمانه با مردم، سکان کشتی انقلاب اسلامی را با وجود توفانها و بحران های تند سیاسی در منطقه و جهان، به سلامت به ساحل نجات رهنمون نماید.
ایشان در شرایطی رهبری انقلاب را در دست گرفتند که سیل تهدید های داخلی و خارجی فراروی نظام اسلامی می توانست، کشور را با بحران های اساسی مواجه کرده و انقلاب را ساقط نماید، اما با سرپنجه مدیریت بهینه، مناسب، کارآمد، بومی و برآمده از آموزه های دینی، که از سوی آیه الله خامنه¬ای، انجام شد، بسیاری از این تهدیدها به فرصت تبدیل شده و کشوری که می توانست در سایه بسیاری از تحریم ها، تسلیم شود، در سایه محوریت دانایی، خود اتّکایی، تکیه به مردم، باور به نیروهای خودی، رویکرد به خودکفایی اقتصادی و هویت بخشی به مردم و نظام، به یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه تبدیل شده، بلکه به الگوی بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شود.
برخی از اموری که می توانست به تهدید نظام اسلامی و کشور ایران منجر شده و در عین حال گذر از آن ها در ذیل رهبری آیه الله خامنه ای، توانست، فرصتی برای توسعه و پیشرفت کشور، محسوب شود، در ذیل به اختصار از نظر می گذرد:
ـ بحران های ناشی از جنگ و اقتصاد به هم ریخته؛
ـ مشکل اختلافات قومیتی؛
ـ ضرورت دستیابی به انرژی هسته ا؛.
ـ حادثه 18 تیر؛
ـ جریان های فرهنگی سکولار و ضدِّ انقلاب در حاشیه طرح مسأله اصلاحات؛
ـ حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری؛
ـ حوادث تروریستی افراد ضدِّ انقلاب؛
ـ حادثه میکونوس و ماجرای خروج سفرای کشورهای اروپایی؛
ـ تحریم های اقتصادی متعدّد؛
ـ حمله آمریکا به عراق و افغانستان؛
ـ اختلافات گروه های سیاسی.
در حالی که هر کدام از مواردی که مطرح شد و می توانست حکومت و نظامی را از پای درآورد، گونه راهبری آیه الله خامنه ای، ضمن این که به خروج کشور از این بحران ها انجامیده و کشور را در حالت ثبات قرار داد، بلکه هرکدام از این موارد که گونه گذر از آن ها، خود، به بحثی مستقل و مفصّل خواهد انجامید، به فرصتی مطلوب در جهت توسعه، پیشرفت، استقلال، تقویت نهادها، اتّحاد عمومی، هویت ملّی ـ اسلامی، بیداری فرهنگی، خودکفایی در صنایع نظامی و... گشته و به ظهور انقلاب اسلامی به عنوان نماد مقاومت، توسعه و استقلال در میان کشورهای در حال ظهور انجامید.
به عنوان نمونه در بعد سیاست خارجی، در طول دو دهه گذشته، شرایط منطقه پیرامون ایران و نیز تحولات جهان، پیچیده و حساس بوده است. با حمله رژیم صدام به کویت و اشغال این کشور، ائتلاف جهانی به رهبری امریکا برای حمله به عراق شکل گرفت و نیروهای اشغالگر غربی در منطقه حضور یافتند. در آن شرایط دشوار، رهبری انقلاب اسلامی با هوشیاری، ضمن حمایت از مردم مظلوم عراق، و در نقطه مقابل کسانی که نظام را به حمایت از صدّام و مبارزه با آمریکا تشویق می کردند، و می گفتند، ایران باید به عراق کمک کند؛ چون عراق در واقع با آمریکا می‏جنگد، ایشان فرمودند: نه! این یک دام است و نباید از دولت عراق حمایت کنیم و از این روی با اعلام بی طرفی در جنگ، جمهوری اسلامی ایران را از گرفتار شدن در دام جنگی ویرانگر رهانید.و بعداً معلوم شد که دقیقا این یک دام بود و با موضع‏گیری هوشیارانه مقام معظم رهبری، تنها کشوری که به سلامت از این مقطع عبور کرد کشور ایران بود. و این در حالی بود که کشورهای عربی مجموعا 53 میلیارد دلار به آمریکا دادند که یک ضرر کلان اقتصادی بود. ولی تنها کشوری که از جنگ سالم عبور کرد و یک ریال هم خسارت نداد، کشور ایران بود. برخلاف کشورهایی که با حمایت از یکی از دو طرف جنگ، متحمّل هزینه های بسیاری شدند، کشور ایران با بی طرفی در این جنگ، عملاً از خسارات احتمالی، به دور مانده و در عین حال از ضعف و خسارت های دو طرف درگیر، کمال استفاده را نموده است. این قضیه از سوی برخی از آنان که مایل به پیشرفت ایران اسلامی نیستند نیز مورد تأیید قرار گرفته است. به عنوان نمونه به گزارش خبرگزاری فارس، «دومینیک دوویلپن» نخست‌وزیر سابق فرانسه در گفت‌وگو با روزنامه فرامنطقه‌ای «الحیات» با اشاره به اینکه با حمله نظامی آمریکا به عراق، نظام «صدام» سقوط کرد، ایران را پیروز واقعی جنگ آمریکا دانست. نخست‌وزیر سابق فرانسه افزود: با شکست طالبان در افغانستان و و سقوط صدام در عراق و احیای شیعیان عراق ایران بزرگ‌ترین پیروز جنگ آمریکا در عراق شد... آمریکا با به راه انداختن جنگ در عراق سعی کرد ایران را تضعیف کند ولی ایران از ضعف آمریکا در عراق استفاده کرد و نتایج جنگ عملا بر خلاف خواسته‌ها و انتظارات آمریکا و از سویی دیگر جایگاه ایران مستحکم‌تر شد.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز در مخالفت با جنگ آمریکا با عراق و افغانستان، با خائن خواندن تیم بوش و دیک چنی می نویسد «نخستین مداخله نظامی عمده دولت بوش سرنگونی نظام طالبان و به عبارتی بزرگترین دشمن شرقی تهران بود و پس از آن نیز واشنگتن بزرگترین دشمن غربی ایران یعنی صدام را سرنگون کرد. آیا این اتفاقی است که از میان 193کشور دنیا ما دو همسایه ایران را سرنگون کردیم؟ درنظر بگیرید اوضاع عراق پس از جنگ چگونه پیش رفت. آمریکا ارتش عراق را منحل کرد، نظام بعث را از هم پاشید و به استقرار دولتی طرفدار ایران در بغداد کمک کرد. اگر روحانیون ایران سناریوی عراق را می نوشتند نمی توانستند اوضاع را بهتر از این برای خود پیش بینی کنند. ما در عراق جنگیدیم و ایران پیروز شد.
مقام معظّم رهبری، در عین حال، همواره از استقلال کشور در برابر بیگانگان دفاع کرده و لحظه¬ای از مبارزه با قدرتهای سلطه طلب و توطئه گر غافل نمی ماند. چرا که انقلاب اسلامی تا وقتی زنده و پایدار است که بیرق عدالتخواهی را در جهان برافراشته نگه دارد و از حقوق ملتهای ستمدیده، ازجمله ملت های مظلوم لبنان، فلسطین، عراق و دیگران، پشتیبانی کند. و از همین روی است که ایشان، با اعلام وفاداری به آرمانهای امام خمینی، هم اینک به عنوان رهبری مصمم و قاطع، مطرح است که توانسته هیمنه و قدرت پوشالی ابرقدرتها را درهم بشکند و امت اسلام را به اتحاد و یکپارچگی و دفاع از منافع جهان اسلام دعوت کند.
پیام ¬اخیر آیه الله خامنه¬ای به مناسبت فجایع غزه، موجی از احساسات مردمی را در میان مسلمانان علیه صهیونیست ها برانگیخت. ایشان در این پیام، نیروی مقاومت حماس را به استقامت و یاری گرفتن از خدا دعوت کرد و ضمن محکوم کردن همدستی دولت جنایتکار بوش با صهیونیست ها، سکوت و بی¬اعتنایی سازمانهای بین المللی و برخی دولتهای عربی را زمینه ساز جنایات رژیم صهیونیستی در غزه خواند. رهبر انقلاب اسلامی از ملتهای مسلمان خواست که به هر طریق ممکن به یاری مردم غزه بشتابند. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان می گوید: «آیت الله خامنه ای رهبری بزرگ است که به قدرت و اراده و عزم ملتهای منطقه اعتماد دارد و شکست اشغالگران و پیروزی مقاومت را پیش بینی کرده بود».
مؤسسه کارنگی، در گزارشی به نقش آیت الله خامنه¬ای در قدرت و ثبات ایران اشاره می کند و می نویسد: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که نسبت به مسائل جاری جهان به اندازه آیت الله خامنه¬ای اهمیت دهد، اما همزمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد. آیت الله خامنه ای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمانهای انقلابی و آموزه¬های آیت الله خمینی وفادار بود. لذا هر طرحی که امریکائیان برای ایران طراحی کنند، محکوم به شکست است. آیت الله خامنه ای هرگز توافقی را که متضمن عقب نشینی یا پذیرش شکست باشد، نخواهد پذیرفت. او باید متقاعد شود که ایالات متحده آماده است مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد. امریکا باید به گونه ای رفتار کند که آیت الله خامنه ای یقین پیدا کند کاخ سفید در پی تغییر رفتار خود است، نه تغییر رژیم ایران».
بنابراین، بررسی عملکرد آیت الله خامنه ای پس از دو دهه، نشان می دهد که ایشان علی رغم تنوع و پیچیدگی توطئه های دشمنان انقلاب، در ادامه راه امام خمینی و افزایش توانمندی و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، موفق بوده است. او امروز، رهبری وزین و هوشیار برای نظام اسلامی و تکیه گاهی امین و صادق برای توده های مردم بشمار می رود.
و) اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری
1. موضوع سیاست
متفکران سیاسى معاصر با پیروی از تفکر غربی، عموماً موضوع سیاست را مطالعه پدیده دولت یا فن زمامدارى و حکومت کردن و یا مطالعه قدرت و روابط مبتنى بر اقتدار مى‏دانند .
در نگاه مقام معظم رهبری عنصر هدایت و اصلاح جامعه جاى قدرت را مى‏گیرد و سیاست، قدرت و حکومت اسلامى با هدف هدایت مردم اجرا می شودتا آنها از ظلمت جهل و نادانى و گمراهى به سوى نور و هدایت رهنمون شود.
2. نسبت دین و سیاست
در اندیشه آیت الله خامنه ای نسبت دین و سیاست امرى درون‏دینى دانسته شده است و اعتقاد بر آن است که اگردین اسلام به درستى شناخته شود، تصور جدایى آن از سیاست، غیرممکن مى‏نماید و کسانى که تلاش مى‏کنند دین را از ورود به سیاست منع کنند و یا کسانى که ورود دین را به سیاست دنیایى کردن دین تفسیر مى‏کنند هر دو به بیراهه مى‏روند و خواسته یا ناخواسته جامعیت و جاودانگى اسلام را مورد تردید قرار مى‏دهند. با همین پیش‏فرض ایشان تز جدایى دین از سیاست را با عنوان «شبهه»،از مظاهر «شرک» و «توطئه ضد دینى» یاد مى‏کنند.
3. قانون¬
مقام معظم رهبری با اشاره به فلسفه واهمیت قانون و منطق زندگی اجتماعی که بر پایه منافع جمعی استوار است؛ اصل قانون و رعایت آن را ضروری دانسته و بر این باورند که حتی قانونِ بد بهتر از بى‏قانونى و نقض قانون است و رعایت قانون همواره و بر همگان لازم است.
4. عدالت¬
در نگاه رهبری «عدالت در بنیان عالم و آفرینش نقش اساسى دارد؛ یعنى سنت آفرینش، عدل است. و هر نظام اجتماعى اگر به دنبال این سنت طبیعى و قانون الهىِ آفرینشى حرکت کرد، ماندگار است، موفق است، کامیاب است. کامیابى انسان، در وقتى است که خود را تطبیق بدهد با قوانین آفرینش، با سنتهاى الهى، که تغییر و تبدّل‏ناپذیر است. عدالت بنابراین یک ریشه‏ى تکوینى و طبیعى دارد در مجموع آفرینش».
آیت الله خامنه ای عدالت انسانی را به گونه¬های مختلف فردی، اجتماعی ، و سیاسی تقسیم نموده یکی از فلسفه های مهم حکومت دینی را بسط عدالت اجتماعی می دانند. و ازعدالت به عنوان دشوارترین میدان مجاهدت و مشکل ترین کار یاد می کنند. در دستگاه اندیشگی ایشان اندیشه جدایی دین از سیاست بزرگ ترین مانع فهم و اجرای عدالت در همه عرصه های زندگی است.
5. آزادی
ایشان در تعریف نسبتاَ جامعی آزادی را چنین بیان می¬کنند: «آزادى یعنى رها شدن از قید و بند طاغوتها و امکان حرکت و پرواز به سوى سرمنزل انسانیت که تعالى معنوى و الهى است. البته شکل کامل این آزادى و رهایى جز در یک نظام عادلانه‏ى اجتماعى از لحاظ اقتصادى و از همه جهت ممکن نیست».
ایشان با اشاره به ماهیت آزادی در اسلام به آزادی درونی و معنوى انسان ها اشاره نموده ونقش آن را در آزادی سیاسی اساسی می¬دانند و این را فارق اساسى میان نظر اسلام و مکاتب غربى در باب آزادى به حساب می¬آورند.
مقام معظم رهبری با آن نگاه مفهومی به آزادی واشاره به موانع آن، در همه عرصه ها، با رویکردی بنیادی به مقوله حقوق شهروندی و آزادی سیاسی تصریح دارند که : «ما به آزادی معتقدیم. اعتقاد ما به آزادی و تامین حقوق شهروندی در مسائل اجتماعی هم ریشه دارد و دارای مبنای دینی است»
6. ولایت
آیت الله خامنه ای با اشاره به مدل مطلوب حکومت اسلامى در قالب «ولایت» بر این باورند که مسأله ولایت و حکومت در اسلام مسأله اساسى و مهمى است . ایشان معناى عام ولایت را پیوستگى و به هم تنیدگى دو چیز و کاربرد خاص آن را پیوستگى مردم یک جامعه با رهبر و امام خود می دانند.
ایشان با عنایت به مفهوم خاص ولایت، جامعه ولایى را داراى ارگانیسمى منسجم و متحد و مؤتلف معرفى مى‏کنند که براساس مبانى اعتقاد توحیدى با جاذبه‏هاى درونى قوام یافته است و شرک‏گریزى و کفرستیزى از ویژگیهاى بارز آن است. در حکومت ولایى حاکم اسلامى با مردم ارتباطات فکرى، عقیدتى، عاطفى، انسانى و محبت‏آمیز دارد و مردم به او علاقه‏مندند. نوع رابطه مردم و ولى امر مسلمین همچون ریسمان محکم و به هم تابیده شده است که جدا کردن آن به آسانى امکان‏پذیر نیست.
مقام معظم رهبرى تأکید مى‏کنند «آن کسى که این ولایت را از طرف خداوند عهده‏دار مى‏شود باید نمونه ضعیف و پرتو و سایه‏اى از آن ولایت الهى را تحقق بخشد و نشان بدهد خصوصیات ولایت الهى را داراست
ایشان چند ویژگى اساسى در رابطه با حاکم و والی ذکر مى‏کنند که به اختصار عبارت است از:
1- ولایت در اسلام ناشى از ارزشهاست. مثلاً عدالت از جمله شرایط ولایت است اگر این شرط تأمین شد ولایت یک چیز آسیب‏ناپذیر است
2- ولایت یک مفهوم مردمى است، بلکه مردمى‏ترین نوع حکومت است
3- ضمانت اجرایى این حکومت درونى است
4 – ولایت یعنى حاکمیت انسانهاى پارسا، انسانهاى مخالف با شهوات نفس خودشان.
5 -حاکم و والى از نظر قانون با دیگران مساوى است
در کنار شرایط ایجابى ولایت، در اندیشه سیاسى مقام معظم رهبرى شرایط سلبى نیز وارد شده که بخشى از آن به شرح ذیل است:
1- ولایت به هیچ وجه سلطنت نیست و والى نیز سلطان نیست
2- هر حکومتى که ارتباط تنگاتنگ و محبت‏آمیز با مردم نداشته باشد ولایت نیست
3- اگر رابطه حاکمان و مردم براساس ترس و رعب و خوف باشد ولایت صادق نیست
4-اگر منشأ قدرت کودتا باشد ولایت صادق نیست.
5- اگر خاستگاه قدرت وراثت و جانشینى نسبى باشد ولایت صادق نیست
6- اگر کسى ارتباط با مردم را بدون داشتن آن معیارهاى واقعى احراز بکند باز هم ولایت صادق نیست
7 – ولایت براى والى و تشکیلات حکومتى طعمه نیست ابزار است
8 – معناى ولایت محجوریت مردم و قیمومیت بر آنها نیست
7. ولایت فقیه
مقام معظم رهبری ولایت فقیه را نوع خاصى از حکومت می¬دانندکه متمایز از همه حکومت‏هاى موجود در دنیاست اصل ولایت فقیه یعنى ایجاد میلیونها رابطه دینى میان دل‏هاى مردم با محور و مرکز نظام - بحث شخص در میان نیست بحث هویت و معنا و شخصیت در میان است. همه راههاى اصلى نظام به مرکز ولایت نقطه درخشان نظام اسلامى ختم مى‏شود.
ایشان اصل ولایت فقیه را «حکم شرعى» مى‏دانند که «عقل» نیز آن را تأیید مى‏کند مشروعیت آن دینى و به واسطه امضاى شرع است. اما در انتخاب مصداق آن معتقد به «طریق عقلائى» هستند و به شیوه انتخابى که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران آمده است استناد مى‏کنند.
8. ¬مردم‏سالارى دینى
در اندیشه مقام معظم رهبری، مردم‏سالارى دینى مفهوم مرکبى از دو جزء«مردم‏سالارى» و «دینى» نیست بلکه حقیقت واحد درون‏دینى است که فقط در چارچوب مسائل دینى قابل تعریف است. ایشان با تمایزگذارى بین مردم‏سالارى دینى و دموکراسى غربى مى‏فرمایند: «مردم‏سالارى دینى به معناى ترکیب دین و مردم‏سالارى نیست، بلکه یک حقیقت واحد و جارى در جوهره نظام اسلامى است، چرا که اگر نظامى بخواهد بر مبناى دین عمل کند بدون مردم نمى‏شود، ضمن آن‏ که تحقق حکومت مردم‏سالارى واقعى هم بدون دین امکان‏پذیر نیست».

ز) آیت الله خامنه ای در کلام امام
به یقین، گلی که در بوستان امام خمینی قدس سره پرورش یافته است را کسی بهتر از باغبانش نمی‌شناسد و عطر کلام او که چنین گلی را به انقلاب اسلامی، مسلمانان و مستضعفان جهان هدیه کرده است، شیرین‌تر و دلنوازتر است و به همین دلیل، در آیینه کلام امام، که به مناسبت‌های مختلف، به رغم سیره و روش خود که افراد را در حیاتشان نمی ستودند الا به ندرت، پاره ای از برجستگی¬های شاگرد صالح خود را چنین بر شمرده¬اند: بازوی توانای جمهوری اسلامی، خورشید روشنی بخش، از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن على، سربازى فداکار در جبهه جنگ، معلمى آموزنده در محراب، خطیبى توانا در جمعه و جماعات، راهنمایى دانشمند و متفکر، دلسوز در صحنه انقلاب، خدمتگزار اسلام و ملت ، طرفدار قشر مستضعف، مصداق آیه «اشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ » و...
ح) آیه الله خامنه ای از زبان اندیشمندان
شخصیت آیه الله خامنه ای مورد توجه بسیاری از عالمان، اندیشمندان و شخصیت های سیاسی برجسته جهان واقع شده و ایشان را به ویژگی هایی چون مایه دلگرمی و امیدواری ملت، ذخیره الهی، قائد ولّی وفّی و رائد سائس حفّی، افتخارکل مسلمانان، شخصیتی سیاسی در اوج قداست، هوشمندترین سیاستمدار، حکیم و دانشمند، مسلط به مسائل روز
ط) دیگر ویژگی¬ها
افزون بر آنچه گفته آمد ویژگی‌های برجسته‌ای در رابطه با مقام معظم رهبری قابل طرح است که این مختصر را مجال آنها نیست، از این رو پاره‌ای موارد را به اشاره بیان و تفصیل آن را به مجالی دیگر می‌سپاریم:
اقتدار و نفوذ کلام، اهتمام به ورزش، اهتمام جدی نسبت به جوانان، راهنمایی و هدایت آنان با توجه به موقعیت و نظر داشت شرایط و نیازهای آنان، توجه و اهتمام فوق العاده نسبت به دانشگاهیان و برقراری رابطه صمیمی و گفتگوی پیوسته با آنان.
درابعاد مدیریتی ایشان نیز نکات چندی در خور توجه است از جمله: مردم مداری، مشورت، قاطعیت و صلابت در عین نرمی و ملاطفت، حزم و دوراندیشی، مصلحت نگری همراه با تحفظ بر مبانی، عزت و اقتدار در سیاست خارجی، رعایت حدود الهی در برخوردهای دیپلماسی، اطّلاع از واقعیات جامعه و کسب مستمراطلاعات از مجاری متعدد.

( منبع : ابعاد شخصیتی، علمی و مدیریتی حضرت آیت الله خامنه ای ، سید سجاد ایزدهی ،
مرکز مشاوره معاونت تبلیغ و اموزش نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها ، 1389 )

  • RIZWAN HAIDER NAQVI

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی